🔸بر خلاف شاه و شیخ ، کوروش وقتی به اوج قدرت رسید ، مغرور و خیره سر، دیکتاتور و جبار و ستمگر نشد.
🔸خدا او را به آزمایش میکشد و از او می پرسد چه خواهی کرد؟ او نقشه مسیر خود را ارائه میکند . از یک طرف مقابله با ستمگران به سود توده مردم و از طرف دیگر سهولت و گشایش و پیشرفت و سزای نیک در برابر آرمان و ایمان، و عمل شایسته زمان .
🔸پس کوروش به جای غارت و کشتار و بردگی و اسارت که در آن روزگار حق مسلّم فاتحان بود،راه و رسمی دیگر پیشه کرد.خدا میگوید به او گفتیم که حالا چه می کنی؟ تو هم شکنجه و عذاب و سرکوب میکنی یا راه و روش نیک و نیکو پیش میگیری؟و کوروش جوابی شایسته جایگاه و شأن خودش میدهد. درعمل هم کوروش به جای درب و داغان کردن و کشتار و غارت با مردم لیدیا بهترین رفتار را پیشه کرد،حتی به جای اینکه کرزوس را بکشد بخشید و از مرگ نجات داد. به خانواده او هم تعدی نکرد. طبق رسم زمانه آنها را نکشت و احترام زنان و دختران را هم محفوظ داشت .
🔸ثُمَّ أَتْبَعَ سَبَبًا
حَتَّی إِذَا بَلَغَ مَطْلِعَ الشَّمْسِ وَجَدَهَا تَطْلُعُ عَلَی قَوْمٍ لَّمْ نَجْعَل لَّهُم مِّن دُونِهَا سِتْرًا
کذَلِک وَقَدْ أَحَطْنَا بِمَا لَدَیهِ خُبْرًا
🔸ذوالقرنین سپس به جبهه شرق شتافت و اسباب و الزامات آن را تبعیت کرد و آماده ساخت.